اعتراض

اینجا هر چیزی آزاده.. از اعتراض تا ..

اعتراض

اینجا هر چیزی آزاده.. از اعتراض تا ..

I'm here to confess..

آدم گاهی بعضی چیز هارو از اون ابتدا می دونه فقط نمی خواد باورشون کنه.. فقط می خواد به تعویق بندازتشون.. چون عجیبندُ چون همراه با تغییرات خیلی زیادی هستن..

و هر روز که ازشون می گذره خود اون روزی که گذشته هم یک دلیل برای به تعویق انداختن اون ها می شه..

ولی از همون اول اول آدم می دونه و نمی خواد باورشون کنه..

Secret of 3:30 o'clock

جالبه هاً قدیم ندیم ها آدم ها که بهم می رسیدند برای سلام و احترام کلاهشون رو بر می داشتند.. الان هدفونمون رو از گوشمون چند ثانیه در می آوریم..

پس فردا چی میشه دیگه نمی دونم!

Could be wrong, But it should've been right

نکته مهم در مورد جامعه ما اینه که جایی برای قشر جوان در نظر گرفته نمی شه! شما یا باید 0تا14 سالت باشه یا باید 35تا 100 سالت باشه، این وسط اگر تنها باشی و گوشه نشین باشی، معتادی، اگر بلند بخندی و خوشحال باشی دیگران از دیدن خوشحالیت ناراحت می شوند!

یک بار در یک مکان عمومی خوش باشید و عواقبش را ببینید!

عزیزان، دوستان، باااااااااور بفرمایید این دیگه مشکلی نیست که حکومت وقت بر ما غالب کرده باشد!

Then God said:

r back"

قصه ما هم شده اون خرس روی لیوان.. کی میدونه چشه.. ولی یه مرگیش هست..

هی میره سراغ حافظ، حافظ هم بهش می گه هر دفعه بیای همین چیز هارو بهت می گم و باز این باز ی تکرار می شه..

" عکس روی تو چو بر آینه ی جام افتاد**عارف از خنده ی می در طمع خام افتاد

حسن روی تو به یک جلوه که در آینه کرد**این همه نقش در آینه اوهام افتاد

این همه عکس می و نقش نگارین که نمود**یک فروغ رخ ساقیست که در جام افتاد

غیرت عشق زبان همه خاصان ببرید**کز کجا سر غمش در دهن عام افتاد

من ز مسجد به خرابات نه خود افتادم**اینم از عهد ازل حاصل فرجام افتاد

چه کند کز پی دوران نرود چون پرگار**هر که در دایره ی گردش ایام افتاد

در خم زلف تو آویخت دل از چاه ز نخ** آه کز چاه برون آمد و در دام افتاد

آن شد ای خواجه که در صومعه بازم بینی**کار ما با رخ ساقی و لب جام افتاد

زیر شمشیر غمش رقص کنان باید رفت**کانکه شد کشته ی او نیک سرانجام افتاد

هر دمش با من دلسوخته لطفی دگرست**این گدا بین که چه شایسته انعام افتاد

صوفیان جمله حریفند و نظر باز ولی

زین میان حافظ دلسوخته بد نام افتاد!"

Nightmares..

اصلن بعید نیست هنوز توی این کابوس لعنتی باشم..