.. و این ساعات بی خوابی..
این تپش بیهوده..بی هیچ جز ترس..
و این غم نابخشودنی..
و کابوسی که نه در شب که در روز که در شب که در روز که هرکجا که تواند مرا شکار کند..
و هر چه بر پیکرش می افزاید قویتر می شود..
و چشمانی که نمی نگرند خیره باقی می مانند..
شاید تو شاید من..
اما دیر شده..
من، موجودی دوپا دارای ریش فراوان.. از همه چیز خسته گردیده، مکانی برای پناه بردن ندارم..
من موجود دوپا نیازمند غار هستم!
سعی کن در فصل گرما زود بخوابی که ساعت 4 صبح که پشه ها اومدن سراغت بتونی از جات بلند شی و هر 11 تاشون رو بکشی و بعد هم رکورد جدیدت رو توی بلاگت ثبت کنی و بعد بتونی 3 ساعت دیگه خوببببببب بخوابی!
کی می شود بروی تمام غم ها را با خودت خرکش کنی و ببری؟
با توجه به کمبود وقت و برای اینکه در روز تولدم پستی در این مکان وجود داشته باشد سریعا این پست را آپ کردهُ بعدا کامل می کنم:D:
پشه با ضریب بسیار خوبی حرکت کاتوره ای می کنه! و من در عجبم چرا هیچوقت از در اتاق خرج نمی شه این لعنتی؟
طبق آمار های اعلام شده مصرق حدود ۱۰ درصد چوب جهان مربوط به دستمال توالت است!
این رقمُ رقم عجیبیه ها! حالا اگه شد لینک خبرش رو براتون می زنم..
نکته ی مهم توی این قضیه اینه که اگه ملت از یه روز به بعد تصمیم بگیرن کونشون رو نشورند تمام مشکلات گرمایش زمین و اینها همشون حل می شه!
جالبه ها!
بچه تر که بودم وقتایی که عصبانی می شدم شروع می کردم به باز کردن پیچ های هر چیزی که به دستم می رسید.. عموما هم اون اسباب بازیم خراب می شد.. یه وقتا بازش می کردم و دوباره مث اولش می بستمش..
اگه بدونی چقدر الان به اون پیچای کوچولو احتیاج دارم.. همشونو باز کنمُ یه فوت کنم توی همه ی این چرخ دنده هاُ همشونو تکون بدم و بکشم روی فرش که خاکشون گرفته شه.. چقدر به اون دست بند نقره ای که از خواهرم گرفته بودم احتیاج دارمُ نکاش کنمُ ببندمش به دستمُ بعد به پامُ بعد به بازوم و بعد بگذارمش توی جعبش.. بعد یه مدت گم بشه و بعد پیدا بشه.. بعد باز گم بشه و دیگه پیدا نشه..
دلم می خواد بعد تمییزکاریُ وقتی پیچ هاش رو می بندم دیگه درست نشه.. دلم می خواد خراب بشه و برا همیشه وقتای ناراحتیمُ بیام سراغش..
از یه جهت خوشحالم که هر وقت دکمه رو بزنم همون شماره رو می گیره و از یه جهت می ترسم هیچ وقت هیچ شماره ی جدیدی رو حفظ نکنم..