داشتم با خودم فکر می کردم اگر دوستیم با تو کامل تموم شه چی می شه داشتم فکر می کردم دیگه خودکشی به من واجب می شه چون دیگه هیچ چیز با ارزشی ندارم...اما اگه جرئت نکنم چی؟
داشتم فکر می کرئم می رم و با یکی از کسایی که این مدت بدشون نمی آمد با من دوست شن دوست می شم ...نه حالم از همشون به هم می خوره
شایدم رفتم و یک بچه خر خون شدم که هیچ کس جلو تر از من نباشه...
شایدم یک سال از عمرم سوخت و آخر خیلی عادی بعد از مدت زیادی کلنجار با خودم خودم را قانع کردم...نه نمی تونم!
هیچ کدوم اون زندگی دوست داشتنی من نیست .. زندگی دوست داشتنی من با توست...نه؟
یه پسر باید قوی تر از این حرفا باشه