اعتراض

اینجا هر چیزی آزاده.. از اعتراض تا ..

اعتراض

اینجا هر چیزی آزاده.. از اعتراض تا ..

چقدر باید منتظر لحظه هایی باشم که هیچ وقت نمی رسند؟؟؟

می دونی یک بار نوشتم  ًنا مردی درخت سبز و اخم دروغین نهال با این بچه کاری کرد که جنگل را آتیش زد ...ً 

حالا اون بچه بزرگتر شده دوزانو نشسته رو زمین و گریه می کنه شاید اشک شوقه چون تا چند لحظه ی دیگه خودشم توی جنگل می سوزه...

نظرات 2 + ارسال نظر
لیمویی پنج‌شنبه 8 اردیبهشت‌ماه سال 1384 ساعت 22:31 http://pacific.blogsky.com

نه.........!
سوختن اشک شوق ریختن نداره...
شاید اشک میریزه تا اتش رو با اشکاش خاموش کنه.....

اون بچه ای که من می شناسم دیگه دلش واسه ی یه جنگل آدم نمی سوزه...

پسره جمعه 9 اردیبهشت‌ماه سال 1384 ساعت 09:51 http://avar.blogsky.com

سلا م پویا
یه مدت درگیر کار های خودم بودم
و نتونستم به تو و وبلاگم سر بزنم
امیدوارم از این به بعد کار هام روی برنامه باشه تا مشکلی برام پیش
نیاد .
می بینم که رنگ وبلا گ رو هم عوض کردی
راستی از اون رفیق جدید چه خبر
خلاصه این که ما برگشتیم رفیق شفیق پویا جون
راستی آی دی خودتو بهم بده

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد