اگه چرخ ماشینت پنچر بود زاپاست رو ننداز! برو پنچریتو بگیر!
واسه منم برداشت فلسفی نکن!
مطمئن باش که زاپاستم باد نداره!
هیچ کلاغی بی هدف نمی ریند..
آیا تا به حال از ته دل به اوج حماقت خود خندیده اید؟
آیا داری می خندی؟
آره اونوقت این پست کاملا مصداق بارز تو خواهد بود!
ما از اونها می ترسیم.. اونها از ما می ترسند.. اونها از اونیکی ها می ترسند.. اون یکی ها از ما می ترسند ولی وقتی دور هم جمع می شن ما ازشون می ترسیم ..
و به این می گن جامعه ی سالم!
انگار دیروز بودُ بحث سر تقارن! گفتم این رو خیلی دوس دارم شاید بکنمش امضام حتا! گف این آخه خیلی متقارنه!
گفتم مگه بده؟ گف ما خودمون رو اینقدر می کشتیم که کارمون تقارن نداشته باشه... و تقریبا بحث تموم شد..
حالا اگه این بچه غول ما برنده شد توی این مسابقه واقعا تقدیمش می کنم به تو ! چون همه ایده اش از تقارن نداشتن آغاز شد!
آدم گاهی بعضی چیز هارو از اون ابتدا می دونه فقط نمی خواد باورشون کنه.. فقط می خواد به تعویق بندازتشون.. چون عجیبندُ چون همراه با تغییرات خیلی زیادی هستن..
و هر روز که ازشون می گذره خود اون روزی که گذشته هم یک دلیل برای به تعویق انداختن اون ها می شه..
ولی از همون اول اول آدم می دونه و نمی خواد باورشون کنه..
جالبه هاً قدیم ندیم ها آدم ها که بهم می رسیدند برای سلام و احترام کلاهشون رو بر می داشتند.. الان هدفونمون رو از گوشمون چند ثانیه در می آوریم..
پس فردا چی میشه دیگه نمی دونم!
نکته مهم در مورد جامعه ما اینه که جایی برای قشر جوان در نظر گرفته نمی شه! شما یا باید 0تا14 سالت باشه یا باید 35تا 100 سالت باشه، این وسط اگر تنها باشی و گوشه نشین باشی، معتادی، اگر بلند بخندی و خوشحال باشی دیگران از دیدن خوشحالیت ناراحت می شوند!
یک بار در یک مکان عمومی خوش باشید و عواقبش را ببینید!
عزیزان، دوستان، باااااااااور بفرمایید این دیگه مشکلی نیست که حکومت وقت بر ما غالب کرده باشد!