اعتراض

اینجا هر چیزی آزاده.. از اعتراض تا ..

اعتراض

اینجا هر چیزی آزاده.. از اعتراض تا ..

سرم گیج میره..درد می کنه..بالاخره شکست و بعد از ۳ماه گریه کردم..بالاخره شکست..گریه از خودخواهیم از تنها بودنم..آره دوست دارم تنها باشم..تنهای تنها..می ذاری؟ نه!همون موقع باز یه موجود آشغال دیگه رو میفرستی بیاد بازم بهم ضد حال بزنه..حس می کنم دستامو جمع کردم توی سینه ام و کم کم دارند می رند توی بدنم..سرم رو خم کرده ام به سمت سینه ام..سرم داره می ره توی سینه ام..فقط تنها باشم..فقط تنها!

بالاخره شکست..روز به روز بیشتر می میرم..روز به روز می میرم..چی باقی مونده؟یه اسم؟۲تا دفتر و هیچ چیز دیگه؟؟

بزن!تیکه بنداز!مسخره کن!آره مگه کار دیگه ای هم بلدی؟نه!فقط آزار...می گم پشیمونم چیکار می کنی؟پشیمون ترم می کنی.. می خندی هر هر می خندی و می گی ضعیفم؟ نه عزیزم من مرده ام!می فررستیشون که پشیمون ترم بکنی؟فایده اش چیه؟

No matter what to do no matter what to say, I can't change what happened..

چشمای مرده ای که دیگه هیچ جا جز سینه ی خودمو نمی بینه..دستایی که جز قلب مرده ی بد بختمو حس نمی کنه..بس کن!این بازی مسخرت رو جمع کن و راحت بذار..

نظرات 2 + ارسال نظر
فرزانه یکشنبه 28 مرداد‌ماه سال 1386 ساعت 22:06 http://www.0farzaneh0.blogfa.com

دیروز شاید...
ولی امروز می دانم... حتی مرگ نیز پوچی شهوت انگیز وجودم را ارضا نمی کند
راهی جز بودن نیست
بودن برای مردن

فرزانه دوشنبه 29 مرداد‌ماه سال 1386 ساعت 19:01 http://www.0farzaneh0.blogfa.com

من می گم هر کی اومده که یه رسالتی رو انجام بده یا حداقل اینکه تا یه جایی برسونه .حالا اینکه رسالت چیه و چه جوریه خودم هم هنوز درست نمی دونم!! (:دی)
اگه این رسالت انجام نشه هم مثل وقتی که ما یه مسئولیتی رو که رو دوشمونه درست انجام نمی دیم. اون مو قع چی میشه؟فکر می کنم ته تهشم یقه ی خودمون رو بگیره یه جورایی !!!!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد