اعتراض

اینجا هر چیزی آزاده.. از اعتراض تا ..

اعتراض

اینجا هر چیزی آزاده.. از اعتراض تا ..

:-؟

جالبه ها!اون موقع که دوست بودیم هیچوقت عکست توی لیست 10 تای 360م نبود..نه بلاگ هام رو می خوندی نه چیزی..
حالا که بهم زدیم همیشه ی خدا جزو 10تای اولی!
تو شاهکاری!

راهی پر از قرمز روشن

هیچ وقت شروع نوشتن برام اینقدر سخت نبوده..
نمی دونم از کجا شروع کنم..
فقط چند دقیقه گذشته.. نمی خوام این حس این گرمی ازم دور بشه..ولی سرمای هوا این گرما رو با خودش می بره.. نمی دونم چیکار کنم..حضورت... و حالا دنبال این گرمی می گردم.. لابلای شاخه ها،برگ ها و خیابون ها و شاید ایستادن توی اتوبوس..سرم رو گذاشته ام روی شونه ام و میون این جیغ ها دنبال تو می گردم..احساسی که هیچ جا پیدا نمی کنم.. کاش انتظار،...
واقعیتیه که این انتظار رو می پرستم..برای بودن با هم..
می ایستیم!راهی پر از گل های قرمز روشن،روی زمینی سیاه و دوست دارم ساعت ها اونجا بایستیم و باید بریم..

قهوه

آخ که هیچی اندازه یه قهوه ی داغ که یه تیکه شکلات انداختی تهش، لم دادی جلو پنجره و داغ داغ آروم آروم ازش می خوری نمی چسبه..

 

بوی داغ قهوه زیر دماغم،کلی خاطره که تند و تند رد می شن..گوشه ی یه کافی شاپ دنج،توی سرمای خشک پاییزی..دوس دارم یه بار تنها برم اونجا و بشینم بشینم بشینم تا بندازنم بیرون..

چه حس عجیبی ..چه حس های عجیبی دارم اینروز ها..می دونم مشکل چیه مشکل اینه که خوب خودم رو نمی شناسم..چه حس عجیبی..مث همون نگاهه عجیبه..

 

بوی داغ قهوه..

حس دلتنگی ای که خواهد موند.. حس دلتنگی ای که خواهد موند..